۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۰۵:۳۷
کد خبر: ۶۰۵۸۲۱
هزینه انفعال فرهنگی؛

یادداشت | حجاب اجباری یا حجاب قانونی؟

یادداشت | حجاب اجباری یا حجاب قانونی؟
حجاب اجباری در مقابل «حجاب اختیاری» است. اما حجاب قانونی در مقابل «حجاب غیرقانونی». به حکم فطرت، آدمی میل به اختیار دارد و از هرگونه اجبار بی‌زار است؛

به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، مدتی است جریانی رسانه‌ای وابسته به غرب، تمرکز خود را بر مسئله حجاب در ایران قرار داده و از عوارض آن، بحث‌ها و گفت‌وگویی است که در محافل جوانان زنده شده است؛ بحثی با این بیان که «چرا حجاب اجباری است؟» طلاب و روحانیون و سایر اهالی قلم و اندیشه نیز به تناسب وظیفه و تخصص، به این مباحثه وارد شده، اظهار نظر کرده و می‌کنند.

به‎نظر می‌رسد، خطای اساسی هر گفت‌وگویی که با این سوال آغاز شود، مفهومی است که در این سوال قرار دارد و کل گفت‌وگو را حول محور خود می‌چرخاند: «حجاب اجباری». مفهوم حجاب اجباری، اساسا مفهومی نادرست و استفاده از آن، بازی در زمین رقیب است. مفهوم درست مسئله «حجاب قانونی» است نه «حجاب اجباری». به‎نظر می‌رسد، همین نقطه شروع، منشأ اختلاف اساسی و حل‌ناپذیری مسئله می‌شود. این دو مفهوم را بایستی به کمک اصل هم‌نشینی -یکی از اصول اولیه زبان‌شناسی- معنا کرد.

حجاب اجباری در مقابل «حجاب اختیاری» است. اما حجاب قانونی در مقابل «حجاب غیرقانونی». به حکم فطرت، آدمی میل به اختیار دارد و از هرگونه اجبار بیزار است؛ بنابراین با استفاده از اصطلاح حجاب اجباری، پیشاپیش مخالف فطرت و وجدان بودن مسئله را پذیرفته‌ایم!

در حالی که اصطلاح «حجاب قانونی» چنین بار معنایی نادرستی ندارد. پوشش، یکی از عناصر فرهنگی هر جامعه است و هر جامعه‌ی دارای فرهنگ، به حکم آنکه فرهنگ دارد، چارچوب‌هایی برای پوشش افراد معین می‌کند که به‌صورت نانوشته در جامعه جریان پیدا می‌یابد. همچنین هرجامعه‌ای برای پاسداری و حراست از فرهنگ خویش، اصول مهم فرهنگی خود را به صورت قانون در می‌آورد تا بتواند از بی‌نظمی‌های احتمالی و اختلال در نظام اجتماعی جلوگیری کند.

از این رو اصل «پوشش و حجاب قانونی» اصلی وجدانی است؛ هرچند هر فرهنگ پویا، درباره‌ی حدود آن، بستر گفت‌وگو را فراهم می‌کند و معیارهای متفاوتی را مشخص می‌کند؛ اما اصل معیارداشتن پوشش و سپس جعل قانون بر اساس آن، امری وجدانی است. چنان‌که بسیاری از کشورها حد و مرزهای مشخصی برای پوشش شهروندان معین کرده و می‌کنند؛ مثلا قانون می‌کنند که کسی نباید حجاب داشته باشد و گشت‌های به اصطلاح ارشاد، با حضور زنان با پوشش اسلامی مقابله می‌کنند!

به نظر می‌رسد اهالی اندیشه بایستی با دقت نسبت واژگان مطروحه در مسئله و بار معنایی آن‌ها، وارد گود هر مباحثه‌ای بشوند. بدون دقت در اصطلاح در نهایت به نوعی وادادگی فرهنگی می‌انجامد. بدین‌صورت که دشمن برای تحمیل فرهنگ خود، با استفاده از ابزارهای رسانه‌ای دست روی هر مسئله فرهنگی گذاشت و از الفاظ خاص استفاده کرد، تحت قالب زیبا و فریبنده‌ی گفت‌وگو، از ابتدا برچسب منفی را بپذیریم و در نهایت از موضع خود عقب نشینی کنیم.

اما، دو نکته مهم در مسئله حجاب قانونی در جامعه امروز ما وجود دارد:

اولا قانون‌های برآمده از فرهنگ، باید فرهنگ پشتیبان خود را حفظ کنند؛ وگرنه از درون تهی می‌شوند. جامعه‌ای که یک روز پوشش موی سر خانم را مساوی حیای زن تعریف می‌کرد، امروز به‌راحتی بین حیا و پوشش مو، تفکیک قائل می‌شود. بنابراین فرهنگ پشتیبان تغییر کرده و مطالعه این فرهنگ جدید برای پاسداری از فرهنگ اصیل، ضروری است.

همچنین مطالعه این فرهنگ، به معنای تایید آن نیست. چراکه فرهنگ را قابل مهندسی می‌دانیم. چنانکه رقیب شما بدون آنکه اعلام کند، فرهنگ شما را به سمت مورد علاقه خویش هدایت می‌کند، شما نیز بایستی طبق مصلحت مطابق با واقع، بکوشی فرهنگ را به سمتی که می‌خواهی مهندسی کنی.

ثانیا مخالفت با قانون پوشش، در ایران جنبه‌ای نمادین پیدا کرده است. در واقع مخالفت با این قانون، مخالفت با حجاب نیست؛ واکنش خلاقانه‌ای است بدین معنا که «من می‌اندیشم و من تصمیم می‌گیرم». بنابراین نباید ساده‌اندیشانه تصور کنیم هر کسی که از مخالفت با این قانون دم می‌زند، رهیافتی سیاسی دارد! باید مطالعه کنیم و ببینیم آیا بستر مناسبی برای ابراز وجود و ابراز استقلال عمل به نسل جدید خود داده‌ایم؟ یا ببینیم آیا کاری کرده‌ایم که باعث شود نسل جوان همچون فرزندی که از پدر خود دلخور است، بهانه‌ای پیدا می‌کند تا لج کند؟ این مطالعات فرهنگی برای حل مسئله حجاب قانونی، ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است؛ در حالی که تقلیل مسئله به‌عنوان مسئله‌ای سیاسی، خود پاشیدن رنگ سیاسی به مسئله است.

ثالثا نقش عرف‌سازی را نباید دست کم گرفت. کم نیستند افرادی که حجاب اسلامی را قلبا قبول دارند، ولی برای آنکه در حلقه دوستان و آشنایان طرد نشوند، زیر بار پذیرش پوششی می‌روند که با جریان رسانه‌ای دشمن، تبدیل به عرف عادی شده است. در واقع عمل این افراد، ریشه در اعتقاد راسخ به بی‌حجابی ندارد. ازاین‌رو عمل صرف را نباید به‌معنای خاصی تأویل برد./918/ی702/س

علی ابراهیم‌پور

ارسال نظرات
نظرات بینندگان
علی
Iran, Islamic Republic of
۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۱۳:۲۸
اجباری یا قانونی هر چی دوست داریم بگیم نامشروع است کار افراطیون، سیاسیون و مصلحت اندیشان است میزان پوشش را عرف مردم تعیین می کند نه قانون و نه زور
0
0